کتاب حاضر، مشتمل بر سی و یک حکایت از زندگی امام رضا (ع)، از مجموعة 365 روز است، که با زبانی ساده و روان برای نوجوانان نگاشته شده است. «او که خشنود بود و راضی»، «وفادار حتی با دشمن»، «دیگهای با برکت»، «هدیه با ارزش»، «تو را خوب میشناسم»، «بر سنت پیامبر»، «غریب بود و باوفا»، «راه نجات مومنان»، «ساده بود و فروتن»، «وفادار حتی با دشمن» و ... عنوانهای حکایتهای این کتاب هستند. در داستان «نگران نباشید» میخوانیم: ««هارون» میخواست امام رضا را به قصر بکشاند تا به راحتی او را از بین ببرد. او چند نفر را برای آوردن امام فرستاد اما وقتی امام آمد، او از ابهت و محکم بودن امام خشکش زد و فراموش کرد که به سربازان علامت بدهد که به او حمله کنند».