کتاب حاضر، در برگیرندة چند نمایشنامه است که هر کدام بن مایهای دینی و مذهبی دارند. عناوین این نمایشنامهها عبارتند از: غم عشق، هرا، آئین فاطیما، سرگذشت عجیب و باور نکردی بر دار شدن سنساره، زندگی شاید، زخم کهنة قبیلة من، خواب دریا، وین راه بینهایت، زخمه بر زخم، ماسه تن بودیم چنانکه، من قاضی القضاتام که مرگ مرد مهر کردم به مِهر، فریادها و نجواهای دختر ترسا، حدیث آصف زهر خورده از بهر آنکه راست کردار بود، هنگامهای که آسمان شکافت. نویسنده، در مقدمهای برای «غم عشق»، که عنوان کتاب نیز از همین نمایشنامه گرفته شده، نوشته است: «دلم پیر شد و هنوز بغض گریستن دارد. ظهر عاشورا «غم عشق» شکفت. کدام عاشورا، نمیدانم! اما میدانم که عاشورا بود و صدایی یاری میطلبید.»