در کتاب حاضر، به موضوع مديريت استراتژيک پرداخته شد و تشريح ميشود که امروزه مديران بسياري از صنايع بهسختي ميکوشند تا خود را با مزيتهاي رقابتي رقيبان جهاني جديد سازگار کنند. آنها در جستجوي هزينههاي کمتر کار، بهينهسازي خطوط توليد براي تسخير اقتصاد در مقياس جهاني، ايجاد چرخههاي باکيفيت و توليد در زمان مناسب و بهکارگيري شيوههاي منابع انساني به روش ژاپني، پروسه توليد را به آنسوي مرزها منتقل ميکنند. هرگاه رقابت دور از دسترس به نظر برسد، اين مديران با همان شرکتهايي که توازن رقابتي را در بدو امر به هم ميزنند، اتحاديههاي استراتژيک تشکيل ميدهند.